معنی شعر فضل خدا کلاس پنجم

معنی شعر فضل خدای را که تواند شمار کرد,ترجمه شعر فضل خدا,معنی توحید گوی او نه بنی آدمند و بس,معنی شعر فضل خدا پنجم,معنی شعر فضل خدا از سعدی کلاس پنجم,توحید گوی او نه بنی آدمند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
درس دوم - فارسي پنجم

سلام دوستان و همکاران محترم پایه پنجم ابتدایی (دبستان)

در این پست از سایت معلم یار برای شما عزیزان , معنی شعر فضل خدا فارسی پنجم ابتدایی ویژه ی سال تحصیلی 96-97 و آماده کردیم

امیدواریم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره

فــدا

فضل خداي را که تواند شمار کرد؟ -- يا کيست آنکه شکر يکي از هزار کرد؟

چه کسی می تواند میزان دانش خداوند را اندازه بگیرد؟ یا کیست که بتواند حتی برای یکی از نعمت های خداوند شکری که شایسته ی آن باشد را به جاآورد

خداوند دریا ، خشکی ، درختان ، انسان ها ، خورشید ، ماه ، ستارگان و روز و شب را آفرید

خداوندی که دریا و خشکی و درخت و انسان و خورشید و ماه و ستارگان و روز و شب را آفر

اجزاي خاک مرده، به تأثير آفتاب -- بستان ميوه و چمن و لاله‌زار کرد

خداوند به وسیله ی انرژی آفتاب مواد موجود در خاک را طوری تغییر می دهد که به کمک این خاک  باغ میوه ، چمن و گلزار به وجود می آورد

ابر , آب داد بيخ ِ درختان مُره را -- شاخ ِ برهنه , پيرهن ِ نوبهار کرد

از ابر باران باراند تا درختان بی جان دوباره جان بگیرند و شاخه های بدون برگ درختان در بهار پر از برگ شوند

توحيدگوي او نه بني آدم اند و بس -- هر بلبلي که زمزمه بر شاخسار کرد

فکر نکن که فقط انسان ها به ستایش خداوند مشغولند ، بلکه همه ی موجودات عالم همواره در حال ستایش و پرستش خداوند هستند

سعدی

معنی شعر بال در بال پرستوها از بیوک ملکی

,معنی بال در بال پرستوها,شعر بال در بال پرستوها کلاس پنجم دانلود شعر بال در بال پرستوها از بیوک ملکی,شعر بال دربال پرستوها,شعر های کتاب فارسی پنجم دبستان,شعر های کلاس پنجم,دانلود صوتی بال در بال,دانلود شعر بال در بال پرستوها, معنی شعر بیوک ملکی,بال در بال پرستو ها,معنی شعرهای فارسی پنجم,معنی شعرهای پنجم دبستان

سلام دوستان و همکاران محترم پایه پنجم ابتدایی (دبستان)

در این پست از سایت معلم یار برای شما عزیزان , معنی شعر بال در بال پرستوها فارسی پنجم ابتدایی ویژه ی سال تحصیلی 96-97 و آماده کردیم

امیدواریم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره

فــدا

معني شعر بال در بال پرستوها پنجم

بال در بال پرستوهاي خوب -- مي رسد آخر, سوار سبزپوش

 همراه با آمدن پرستوی های خوب سوار سبز پوش ( امام زمان ) ظهور خواهد کرد

جامه اي از عطر نرگس ها به تن -- شالي از پروانه ها بر روي دوش

با لباسی که پر از بوی خوش نرگس است و پروانه ها مانند شالی بر روی دوش او هستند

پيش پاي او به رسم پيشواز -- ابر با رنگين کمان , پل مي زند

ابر برای استقبال و خوش آمد گویی به ایشان با رنگین کمان پل می سازد

باغبان هم , باغبان نو بهار -- بر سر هر شاخه اي گل مي زند

نوبهار مانند باغبانی برسر شاخه ها گل می زند

تا مي آيد پرده ها از خانه ها -- باز توي کوچه ها سَر مي کشند

وقتی امام زمان بیاید پردها نیز برای دیدن ایشان از پنجره ها عبور کرده به درون کوچه ها سرک می شکند

مرغ هاي خسته و پَر بسته هم -- از ميان پرده ها پَر مي کشند

تصویر پرنده هایی که روی پرده ها هستند هم از بین پرده ها پر کشیده و به پرواز در می آیند (آزاد شدن از قفس)

در فضاي باغها پُر مي شود -- باز هم فوّاره ي گنجشک ها

گنجشک ها درون باغ های پرواز می کنند و مانند فواره بالا و پایین می روند

هرکجا سرگرم صحبت مي شوند -- شاخه ها درباره ي گنجشک ها

شاخه های درختان درباره پرواز گنجشک ها باهم در همه جا صحبت می کنند

باز مي پيچد ميان خانه ها -- بوي اسفند و گلاب و بوي عود

عطر اسفند و گلاب و عود در تمام خانه ها می پیچد

مي رسد فصل بهاري جاودان -- فصلي از عطر و گل و شعر و سرود

فصلی می رسد که همیشه بهار است فصلی که سرشار از عطر و گل و شعر و سرود است

بيوک ملکي

معنی شعر کار وتلاش

معنی شعر کار وتلاش کلاس پنجم,معنی شعرهای فارسی پنجم دبستان,معنی شعر کلاس پنجم,معنی درس کار و تلاش,معنی شعر کتاب فارسی پنجم,معنی درس کار و تلاش پنجم,
معنی درس کارو تلاش,معنی درس کار وتلاش پنجم,معنی لغات فارسی پنجم, معنی کلمه های کتاب فارسی پنجم دبستان,شعر های کتاب فارسی پنجم دبستان,
معنی شعر کار و تلاش فارسی پنجم ابتدایی,معنی شعر کارو تلاش از پروین اعتصامی,معنی شعر پنجم ابتدایی

سلام دوستان و همکاران محترم پایه پنجم ابتدایی (دبستان)

در این پست از سایت معلم یار برای شما عزیزان , معنی شعر کار و تلاش فارسی پنجم ابتدایی ویژه ی سال تحصیلی 96-97 و آماده کردیم

امیدواریم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره

فــدا

به راهی در، سلیمان دید موری -- که با پای ملخ میکرد زوری

سلیمان پیغبر در راه مورچه ای را دید که داشت به سختی پای ملخی را با خودش حمل می کرد

به زحمت، خویش را هر سو کشیدی -- و زان بار گران، هر دم خمیدی

مورچه به زحمت خودش را به هر سو می کشید و بخاطر , آن بار سنگین پشتش خمیده شده بود

ز هر گردی، برون افتادی از راه -- ز هر بادی، پریدی چون پر کاه

با هر گرد و خاکی از راهش دور می شد و با هر بادی مثل پر کاهی به این طرف و آن طرف پرت می شد

چنان بگرفته راه سعی در پیش -- که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش

با جدیت تلاش می کرد و به جز خودش به کس دیگری امیدی برای یاری رساندن نداشت

ب تندی گفت کای مسکین نادان -- چرایی فارغ از ملک سلیمان

سلیمان با بدخلقی به مورچه گفت : ای نادان  چرا از قصر سلیمان غافل مانده ای ؟

بیا زین ره، به قصر پادشاهی -- بخور در سفره‌ی ما، هر چه خواهی

از این راه به قصر پادشاهی من بیا و هر اندازه که می خواهی از خوراک های آنجا بخور

چرا باید چنین خونابه خوردن -- تمام عمر خود را بار بردن

چرا باید این همه سختی بکشی و همه ی عمرت را با کار سخت مثل بار بردن سر کنی

رهست اینجا و مردم رهگذارند -- مبادا بر سرت پایی گذارند

این مسیری که تو در آن رفت و آمد می کنی ، مسیر رفت و آمد انسان هاست و ممکن است کسی پا روی تو بگذارد (تورا لگد کند)

مکش بیهوده این بار گران را -- میازار از برای جسم، جان را

این بار سنگین را بیهوده حمل نکن و به خاطر غذا خودت را آزار نده

بگفت از سور، کمتر گوی با مور -- که موران را، قناعت خوشتر از سور

مورچه جواب سلیمان را این چنین داد : کمتر با مورچه ها از جشن و مهمانی صحبت کن زیرا مورچه ها قناعت را از راحت طلبی بیشتر دوست دارند

نیفتد با کسی ما را سر و کار -- که خود، هم توشه داریم و هم انبار

ما نیازی به دیگران نداریم (خود را محتاج و نیازمند کسی نمی کنیم) چون خودمان هم غذا داریم هم انبار غذا

مرا امید راحتهاست زین رنج -- من این پای ملخ ندهم بصد گنج

من امید دارم که بعد از سختی کار به راحتی می رسم و این راحتی را با صد گنجی که بدون زحمت به من بدهند عوض نمی کنم

گرت همواره باید کامکاری -- ز مور آموز رسم بردباری

تو هم اگر می خواهی همیشه در خوشبختی باشی از مورچه ها راه و رسم صبوری را بیاموز

مرو راهی که پایت را ببندند -- مکن کاری که هشیاران بخندند

هرگز به راهی نرو که بعد سبب پشیمانیت بشود و کاری نکن که افراد دانا به تو بخندند

گه تدبیر، عاقل باش و بینا -- راه امروز را مسپار فردا

در زمان تصمیم گیری عاقل باش و همه چیز را در نظر بگیر ، و کار امروز را به فردا نینداز

بکوش اندر بهار زندگانی -- که شد پیرایه‌ی پیری، جوانی

در روز های جوانی که توانا هستی همه ی تلاشت را بکن که همین تلاش ها زندگی خوب و زیبا را در دوران پیری می سازد

پروین اعتصامی - شعر کار و تلاش